حاشیه نشینی

ساخت وبلاگ

حاشیه نشین، شخصیتی است که از حاصل پیوند دو نظام فرهنگی متفاوت و گاهی متخاصم ظهور می کند. چنین موجود دو رگه ای در زمان واحد نسبت به هر دو نظام فرهنگی احساس بستگی و تعلق دارد، ولی در عین حال خود را نسبت به هیچ کدام ​ متمایل و متعلق نمی داند. ترکیب جمعیت مناطق حاشیه نشین بیشتر شامل اجتماعات خرده فرهنگی متفاوت است. برخورد هنجار ها در خرده فرهنگ های متفاوت شرایط را برای رفتار بزهکارانه آماده می سازد. علاوه بر رویارویی خرده فرهنگ های مختلف، معمولا خرده فرهنگ های ساکنان مناطق حاشیه نشین که ​ پایگاه اقتصادی اجتماعی پایینی دارند ​با فرهنگ عمومی کلانشهر ها در تضاد قرار می گیرد و جامعه شناسان عمده ترین اعمال بزهکارانه حاصل از بزهکاری را این موارد عنوان می کنند.

۱ ـ سرقت: سرقت از جرایم علیه اموال است و جرم شناسان عللی را برای آن برشمرده اند؛ ازجمله فقر و نیاز مالی، بیکاری، اعتیاد، انتقامجویی و کینه و حسد. بیشتر عوامل یاد شده را می توان در مناطق حاشیه نشین مشاهده کرد. در بیشتر موارد این افراد در محل های مرفه نشین یا متوسط شهر اقدام به سرقت می کنند.

۲ ـ قتل عمد: تعارض خرده فرهنگ ها، خصومت و اختلافات دیرینه، سودجویی و تحصیل اموال، جریحه دار شدن غیرت و آبرو​، نزاع های اتفاقی و اعتیاد از عوامل وقوع قتل است. در دادگاه ها نمونه های فراوانی از این نوع قتل ها وجود دارد. مثلا فردی در یک محله حاشیه نشین به لحاظ نفوذ رطوبت از ساختمان همسایه ـ که معمولا هر دو ساختمان به صورت غیرمجاز احداث شده ـ با او درگیر شده و سرانجام اقدام به قتل همسایه با سلاح شکاری کرده است.

۳ ـ نزاع های دسته جمعی: از جرایم شایع در مناطق حاشیه ای است چون ساکنان این مناطق معمولا از مهاجران روستا ها و ایل ها هستند و ​در یک محل و ​ نزدیک هم سکنا می گزینند و در مواقعی به سبب درگیری های جزئی حادث ​ بین دونفر و حتی کودکان نزاع های دسته جمعی شدیدی که معمولا به کشته و زخمی شدن عده ای از منازعه کنندگان منجر می شود، رخ می دهد.

۴ ـ اعتیاد و خرید و فروش مواد مخدر و مشروبات الکلی: مثال بارز چنین مناطقی منطقه خاک سفید تهران است. همچنین ساخت مشروبات الکلی در منازل حاشیه ای شهر بیشتر به چشم می خورد و توزیع آن در همان منطقه یا محلات داخلی شهر صورت می گیرد.

فرآیند حاشیه نشینی معلول طبیعی توسعه است و هر جامعه ای در گذر از روستانشینی به شهرنشینی و در طی مسیر توسعه مطمئنا با این پدیده اجتماعی مواجه خواهد بود. تا زمانی که حاشیه ها در برابر شهر ها قرار گیرد، حاشیه نشینی پدیده ای ناهنجار و ناپذیرفتنی است، ولی زمانی که به پیشینه تاریخی این پدیده نگریسته شود، مشخص می شود که حاشیه نشینی یک جریان دائمی، ماندگار و گریزناپذیر و حتی به عقیده برخی کار شناسان لازم و مفید برای توسعه است. پس این باور که باید مناطق حاشیه نشین​ را تخریب کرد قابل دفاع نیست و باید با ساماندهی آن و فراهم کردن امکانات موردنیاز برای حاشیه نشینان ، کم کردن فاصله و خلأ موجود بین آنها و شهرنشینان را هدف گذاری کرد. این امور که از لوازم و مقدمات پیشگیری و کاهش میزان جرایم در این مناطق است شدنی نیست مگر با مشارکت، همکاری و همدلی تمامی دستگاه های مسئول. اگر چنین مشارکتی صورت پذیرد، بی تردید نظاره گر ایجاد و گسترش حاشیه نشینی در کشور و به دنبال آن گسترش جرم و جنایات نخواهیم بود.

با توجه به مباحث مطرح شده به نظر می رسد برنامه ریزی مدیریت شهری می تواند موجب کاهش حاشیه نشینی و ​ تاثیرات منفی آن بر شهر ها شود. در این برنامه ریزی باید به بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده در کلانشهر ها، اجرای طرح های کارآفرینی و احداث کارگاه های کوچک برای رفع بیکاری و افزایش سطح درآمد خانوار حاشیه نشین و توسعه خدمات بهداشتی ـ آموزشی و رفاهی در شهر ها و روستاهایی که بالقوه آمادگی مهاجرت به حواشی کلانشهر ها را دارند، توجه جدی شود.

بیش از چهار میلیون و ۸۵۰ هزار نفر در سکونتگاه غیر رسمی به وسعت ۳۷ هزار هکتار زندگی می کنند.رویکرد اصلی وزارت مسکن و شهرسازی در سال های اخیر تدوین برنامه ساماندهی و توانمندسازی سکونتگاه های غیر رسمی با دیدگاه شهری در چهارچوب ظرفیت جامعه می باشد.برای استفاده از تجارب جهانی طرح بهسازی شهری و اصلاحات مسکن، با همکاری بانک جهانی درسالهای اخیر برنامه توانمند سازی برای حدود ۵۸ شهر از کشور تدوین شده است.در سال های اخیر فعالیت های وزارت مسکن در این حوزه شامل تدوین برنامه اجرایی در پنج شهر به عنوان الگو بوده و در سال آینده هم دولت به موضوع ساماندهی سکونتگاه های غیر رسمی توجه جدی خواهد داشت.حدود ۱۷۰۰ میلیارد ریال اعتبار برای اجرای برنامه های توانمند سازی و ساماندهی این بخش از شهرها در کشور انجام گرفته است.امسال حدود ۲۴ میلیارد ریال اعتبارات مطالعات و اجرایی در قالب ستاد ملی توانمند سازی بوده است و در مجموع حدود ۳۰۰ میلیارد ریال در قالب طرح بهسازی شهری و اصلاحات بخش مسکن با همکاری بانک جهانی اجرا شده است.

اصول و محور مداخله ما در سکونتگاه های غیر رسمی مشارکت مردم می باشد و رویکرد ما در ساماندهی براساس تدوین برنامه ها با توجه به اولویت ها و نیازهای ساکنین شکل می گیرد و ازمرحله برنامه ریزی تا اجرا مشارکت ساکنین محلات به عنوان یکی از رویکردهای اصلی مداخله مسکن و شهرسازی با سکونتگاه های غیر رسمی محسوب می شود".در ایران پیش از آغاز دهه چهل شهر نشینی رشد کندی داشت و در آستانه دهه چهل حدود ۳۳ درصد از جمعیت کشور در شهر ها زندگی می کردند. با اجرای طرح اصلاحات ارضی در آن دهه و افزایش در آمدهای نفتی در دهه پنجاه، رشد شهر نشینی شتاب بیشتری گرفت و این رشد چنان سرعت یافت که در سال ۱۳۵۷ جمعیت شهر نشین کشور به ۶۴ درصد رسید و در وضعیت فعلی مطمئنا این نسبت به سود شهر نشینی افزایش یافته است.

و چون قشر عظیمی از این حاشیه نشینان مهاجرین از روستاها یا شهر های کوچک هستند مشکل فرا روی آنها این است که کجا سکونت گزینند ؟ آنها در پی تهیه زمین جهت احداث مسکن، به لحاظ ارزانی حاشیه و اطراف شهر به این مناطق روی می آورند و مناطقی را تشکیل می دهند که رفته رفته خود این مناطق خود تبدیل به شهری می شود با حاشیه های مملو از سکونتگاههای غیر رسمی.حاشیه نشینی به اقدامی گفته می شود که افراد را از یک محیط بدون امکانات به جایی نزدیک به امکانات می کشاند .البته نه در دل امکانات و ابزار مدرن برای زندگی . به عبارتی بسیاری که ازافراد هم دیده شده اند که از وضع زندگی خود رضایت کامل ندارند .

اما در شهر ها زندگی می کنند ،ترجیح می دهند به حاشیه شهر ها بروند اما همان شهروند به حساب آیند.وضع زندگی تمام کسانی که در جامعه شهری ساکنند ولی از نظر درآمد، بهره گیری از امکانات و خدمات در شرایط نامطلوبی به سر می برند مصداق همین موضوع است در واقع کلیه کسانی که از حالت تولیدی گذشته خود بیرون آمده و به صورت مازاد نیروی انسانی در حاشیه شهرها سکنی می گزینند در زمره حاشیه نشینان قرار می گیرند.هنگامی که در روستاها و شهرستانهای کوچک امکانات کافی نباشد وخدمات مناسب و استاندارد ارائه نشود ،یقینا مردم آن حوزه به زندگی در شهرهای بزرگ و کلانشهرها می اندیشند و این تفکر با یک مهاجرت خیلی راحت عملی می شود.حاشیه نشینی به وجود می آید و حاشیه شهر ها هم تبدیل می شود به مراکزی که انواع آسیبهای اجتماعی به دلیل عدم نظارت کافی مسئولان در آن موج می زند. کلانشهرهایی چون تهران،مشهد و اصفهان مملو از آسیب هاست. اعتیاد، قاچاق خرد مواد مخدر، سرقت و ...از جمله مواردی است که ساکنان حاشیه های کلانشهر ها با آن روبه رو هستند.

علی‌اصغر توشه، آسیب‌شناس امور اجتماعی می‌گوید: "حاشیه‌نشینی یعنی زندگی خارج از متن شهر.

این خارج بودن از متن شهر در جامعه پیشرفته، به معنای بودن در آرامش است. آنجا وقتی فردی از شهر خارج می‌شود، می‌خواهد از شلوغی شهر دور شود و اتفاقا اکثریت حومه‌نشین‌ها از قشر مرفه جامعه هستند.در این نوع کشورها حاشیه‌نشینی دور بودن از امکانات زندگی است؛ امکاناتی که حتی در نگاه کلی ضروری است، اما موجود نیست. حومه شهر در جوامع پیشرفته و غربی محل مناسبی برای زندگی است، اما در محیط جهان سوم این‌طور نیست. در واقع اینجا، جایی است که هیچ امکانات زندگی نمی‌رسد.

گفتگوی ما با او درباره بزه و ناهنجاری‌هایی است که از حاشیه شهر به متن آن می‌رسد".یکی از علتهای مهاجرت به شهرها، کسب شغل و درآمد خوب و مناسب است. به عبارت دیگر شخص مهاجر درمحل سکونت قبلی خود، یا شغلی نداشته و یا اگر صاحب کاری بوده آن را مناسب وضعیت جسمانی، مالی و یا شخصیتی خود نمی داند. براین اساس به منظور یافتن شغل مناسب و پردرآمد راهی شهرها شده است. این شخص موقع ورود به شهر یک بیکار محسوب می شود و به غیراز اندک افرادی که حامی و پشتیبان در شهر به صورت موقت وجود دارد، مابقی از این حامی هم محروم هستند و باید خود درصدد پیدا کردن شغل برآیند. یافتن شغل هم به جهت نداشتن سواد و یا تخصص در حرفه ای از خدمات شهری مشکل را دو چندان می کند. زیرا در فن و حرفه ای تخصص نداشته و استعداد و قابلیت آنها پرورش نیافته و به آسانی جذب بازار کار نمی شوند و در صورت اشتغال به کار به اندک بهانه ای از کار بیکار می شوند.

لاجرم برای تامین هزینه های زندگی ابتدا بر مشاغل کاذب روی می آورند. اما چون با اندیشه کسب درآمد بیشتر به شهر وارد شده و این خواسته برآورده نمی شود، در اندیشه طرق دیگری برای کسب درآمد خواهد بود، و این همان نقطه آغاز رفتارهای خلاف هنجارهای اجتماعی خواهد بود.اسماعیل قرایی‌مقدم جامعه‌شناس می گوید:"حاشیه‌نشین‌ها کسانی هستند که در تمام کشورهای جهان در حاشیه و اطراف شهرهای بزرگ زندگی می‌کنند و اکثریت قریب به اتفاق آنها مهاجرند.

این جماعت به لحاظ فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی، ویژگی‌های خاص خود را دارند. بافت فرهنگی متجانسی ندارند و نظارت آنها بر خود یا خودکنترلی در آنها ضعیف است. حاشیه‌نشین‌ها ابتدا در حلبی‌آباد یا زاغه زندگی می‌کنند و بعد آنجا را به صورت حاشیه درمی‌آورند ، شکل آن را عوض می‌کنند، خانه‌های خود را مرتب‌تر و مستحکم‌تر می‌کنند و کم‌کم آنجا را به شهرک، شهر و شهرستان تبدیل می‌کنند.جامعه‌شناسان حاشیه‌های شهرها را محل‌هایی جرم‌خیز می‌دانند که در آنها بافت فرهنگی یکدست نیست و ساکنان آن به انواع و اقسام آسیب‌های اجتماعی می‌توانند روی بیاورند. بیشترین جرایم در شهرک‌های حاشیه‌ای مانند اسلامشهر، رباط‌کریم، پاکدشت، قرچک و... رخ می‌دهد". به عبارت دیگر زمینه های ارتکاب جرم در مورد افراد حاشیه نشین شهرها بیش از سایر جاها فراهم است.

25/6/1395

 


موضوعات مرتبط: شهرسازی
برچسب‌ها: شهرنشینی , حاشیه نشینی وبلاگ شخصی احمدرضا دولتشاه ...
ما را در سایت وبلاگ شخصی احمدرضا دولتشاه دنبال می کنید

برچسب : حاشیه,نشینی, نویسنده : dolatshaho بازدید : 215 تاريخ : پنجشنبه 23 شهريور 1396 ساعت: 16:08